مرکز استراتژیک یا حیاط خلوت ریاستجمهوری؟
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۷۶۱۹
آفتابنیوز :
خیاطیان بعد از پیروزی ابراهیم رییسی در انتخابات از ستاد انتخاباتی او به مرکز بررسیهای استراتژیک دولت رفت و بسیاری این انتصاب را تقسیم سهم پیروزی رییسی در انتخابات بین اعضای ستاد او عنوان کردند.
مدتزمان حکم او نیز ۴ سال عنوان شده بود، اما عمر حضورش تا نیمه راه وعده داده شده در حکمش بیشتر نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولد پرماجرای مرکز بررسیهای استراتژیک
مرکز بررسیهای استراتژیک امروز یکی از سازمانهای زیرمجموعه نهاد ریاستجمهوری است؛ مرکزی که با هدف «ارایه راهبرد به رییسجمهور در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» بنا شده است. تاریخچه تاسیس این مرکز به دولت هاشمیرفسنجانی باز میگردد. در آن زمان تاسیس مرکز تحقیقات استراتژیک به عنوان یک سازمان صورت گرفت. سازمانی که در دولت هاشمی برخلاف اساسنامهای که بعدها برای آن نوشته و راهی که در دولتهای بعد در پیش گرفته شد، به مرکزی برای تجمع نیروهای چپ و منتقد دولت هاشمی تبدیل شد، در حقیقت در این ایام مرکز بررسیهای استراتژیک در دل دولت به نهاد منتقد سیاستهای دولت هاشمی بدل شد و هاشمیرفسنجانی نیز موافقتی با راهبردهای تدوینشده توسط اعضای وقت این مرکز نداشت.
برداشت متفاوت اعضای این مرکز از حکومتداری با رویکرد و دیدگاههای هاشمیرفسنجانی مشخصا باعث شد تا رییس دولت وقت، چندان توجهی به آن بخش نکند و حتی دل خوشی از این مرکز نداشته باشد. با این وجود هاشمیرفسنجانی به دلایلی این مرکز، اعضا و فعالیتهای آن را به نوعی «تحمل» میکرد؛ نخست اینکه در تقسیمبندیهای سیاسی برای هاشمیرفسنجانی مطلوبتر بود که نیروهای جریان چپ که بعدها بخشی از بدنه اصلاحطلبان را شکل دادند در مرکز بررسیهای استراتژیک تجمیع کند و با فراغ بال با نیروهای همفکر خود کنترل مناصب مهم اقتصادی را در دولت در دست بگیرد. بیاعتنایی و بیتوجهی هاشمیرفسنجانی به موضوع «توسعه سیاسی» و تمرکز بر «توسعه اقتصادی» دلیل دیگری بود که هاشمی توجه و دغدغه خاصی درباره این مرکز نداشته باشد. وقتی پستهای کلیدی اقتصادی در نهادهای تصمیمگیر دولت در اختیار نیروهای همفکر و نزدیک به هاشمیرفسنجانی بود او تصمیم گرفت تا سازمانی با ماهویت و هویت «بررسیهای استراتژیک» را به جریان چپ واگذار کند.
نطفه اصلی اتخاذ چنین راهبردی از جانب هاشمیرفسنجانی شاید در انتخابات مجلس و تعیین ترکیب آن باشد
هاشمی تصمیم گرفت تا عناصر چپ منتقد خود را به مجموعه و سازمانی زیرنظر خود هدایت کند تا هم به نوعی کنترل سیاسی آنها را زیر نظر دولت بگیرد و هم با تجمیع آنها در یک مرکز، یک تصمیم استراتژیک برای فرمی از مدیریت منتقدان خود اتخاذ کند. هاشمی تصمیم داشت با این نیروها از در مدارا وارد شود و در کنار این مساله پستهای کلیدی خود به خصوص در عرصههای اقتصادی را به نیروهایی که بعدها در قالب کارگزاران سازندگی دور هم جمع شدند، واگذار کند. مجموعه این عوامل به تاسیس «مرکز تحقیقات استراتژیک دولت» در سال ۶۸ منجر شد؛ مرکزی که سال ۱۳۷۶ تغییر نام داد و مرکز تحقیقات به مجمع رفت.
دوران ریاست موسویخوئینیها؛ گفتمانسازی جریان اصلاحات
در ایام جابهجایی نیروهای سیاسی و پس از تغییر صندلی هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس به ریاست جمهوری، از یک طرف او باید اکثریت چپیهای مجلس سوم را راضی نگه میداشت و از طرف دیگر فشار برای کنار زدن نیروهای خط امام (ره) و جریان چپ بیش از گذشته شده بود؛ در چنین شرایطی با حکم هاشمیرفسنجانی، موسوی خوئینیها به عنوان اولین رییس این مرکز انتخاب شد؛ دادستان پیشین و از روحانیون سرشناس جناح چپ خط امام (ره). به دنبال موسوی خوئینیها، چهرههایی مانند مصطفی تاجزاده، عباس عبدی، سعید حجاریان، محسن کدیور، علیرضا علویتبار، عمادالدین باقی و... در معاونتهای مختلف این مرکز فعال شدند. به نظر میرسد هاشمیرفسنجانی با تجمیع چپهای منتقد خود در این مرکز هم شمایلی از تقسیم کار بین نیروهای سیاسی را رعایت کرده بود و هم در عمل آنها را از مراکز حساس تصمیمگیری با احترام کنار زده بود. با این وجود در سالهای بعد، از دل فعالیتهای فکری و پژوهشی این مرکز یکی از حساسترین برهههای سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی رقم خورد و این دوره مرکز بررسیهای استراتژیک با تجمع نیروهای نزدیک به تشکلهایی، چون مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و تسخیرکنندگان سفارت امریکا در سال ۵۸ به «دوران گفتمانسازی چپهای خط امامی» تا انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ تبدیل شد.
این مقطع از فعالیت مرکز بررسیهای استراتژیک دولت از چند بعد دارای اهمیت سیاسی بسیار زیادی است؛ به صورتی که گویی وجهه سیاسی، تشکلزایی و جریان سیاسی مرکز در این دوره بر وظیفه و رویکرد ذاتی این مرکز یعنی ارایه راهبردهای مختلف به دولت وقت برتری دارد. علاوه بر این فعالیت این مرکز با چهرههای مذکور در سالهای بعد نوعی از جریانسازی سیاسی غیرتعمدی حسین بشیریه شناخته میشود؛ تئوریسین مغضوب محافظهکاران و اندیشمند بیادعا و کمحاشیهای که در نخستین سالهای دهه ۶۰ با دکترای «تئوری سیاسی» از دانشگاه لیورپول انگلستان به تهران آمد و در زمان فعالیت مرکز ترجمه تئوریهای «دموکراتیزاسیون» برای گذار از سنت به مدرنیته به تحقیق نشست.
علاوه بر این فعالیت ترکیب وقت مرکز بررسیهای استراتژی، بستری برای بازگشت اندیشمندانی، چون جواد طباطبایی، داریوش شایگان، چنگیز پهلوان به ایران شد، روشنفکرانی که در دهه ۶۰ از ایران مهاجرت کرده بودند با باز شدن و تعیین ترکیب آن، به ایران بازگشته و پایشان به مرکز بررسیهای استراتژیک در دولت هاشمیرفسنجانی باز شد. علیرضا علویتبار، عضو مهم مرکز بررسیهای استراتژیک در دوران سهساله ریاست موسوی خوئینیها بر آن بعدها مهمترین پروژه «مرکز تحقیقات استراتژیک» در این دوران را «بررسی توسعه سیاسی و موانع آن در ایران» زیر نظر سعید حجاریان معرفی کرده است. تقدم «توسعه سیاسی و جامعه مدنی» در رویه حکومتداری که در آن ایام توسط سعید حجاریان و اعضای دیگر مرکز مورد توجه بود، دیدگاهی الهامگرفته از اندیشههای حسین بشیریه است. توسعهای که به صورت روشن در تضاد با رویکرد رییس دولت وقت بود. همین اختلاف دیدگاه بود که باعث وجود روایتهایی بر این مبنا است که وقتی سعید حجاریان نتیجه این بررسیها را در گزارشی برای اکبر هاشمیرفسنجانی ارسال کرد، او به آن اعتنایی نکرد و پروژه توسعه سیاسی «مرکز تحقیقات استراتژیک» که قرار بود مشاورهای برای اتخاذ راهبردهای دولت وقت باشد به خوراک فکری و محتوای مطبوعاتی روزنامه سلام زیر نظر موسوی خوئینیها تبدیل شد. پروژهای که محور اصلی تشکیل حلقه فکری «آیین» و «کیان» در دل مرکز تحقیقات استراتژیک نیز شد.
در «آیین» چهرههایی، چون «هادی خانیکی»، «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده»، «محسن امینزاده»، «عباس عبدی»، «محسن کدیور» و «محمدرضا خاتمی» حضور داشتند و حلقه را به جایگاهی برای بحث و بررسی آرا، اندیشهها و مفاهیمی تازه مانند «جامعه مدنی»، «مردمسالاری»، «حقوق بشر» تبدیل کردند.
«هادی خانیکی» از چهرههای اصلی حلقه «آیین» گفته است که «در آن جلسات راجع به مباحثی، چون دین و دموکراسی بحث میشد. خود مفهوم جامعه مدنی به عنوان یکی از نیازهای جامعه از دل همان نشستها بیرون آمد ... کار بیشتر را آقای «حجاریان» انجام میداد.»
استراتژیستهایی مخالف با استراتژی رییسجمهوری
اگرچه در دولت هاشمیرفسنجانی هم مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری زیر نظر رییس دولت بود، اما به دلیل تفاوت گرایشهای سیاسی و دیدگاههای حکومتداری، در این دوره زمانی ارتباط قابل توجهی بین مرکز و رییسجمهور وجود ندارد به شکلی که درحقیقت در این دوره، مرکز تحقیقات استراتژیک هویتی در تضاد با دولت داشت و اغلب اعضای ارشد آن از منتقدان هاشمیرفسنجانی بودند از این جهت در این دوره این مرکز نتوانست ضریب نفوذ عمیقی بر ساختار دولتی داشته باشد. علاوه بر این گفتههای شفاهی اعضای مرکز و نزدیکان هاشمی در این دوره دال بر این است که هاشمی در دوران ریاست موسوی خوئینیها، مرکز را فاقد خروجی کارآمد و مفید برای دولت میدانسته و فراتر از این «مرکز تحقیقات استراتژیک» را در آن زمان نوعی حلقه اپوزیسیون علیه خود میدیده که به جای کار استراتژیک کار سیاسی برخلاف نظرات جاری در دولت انجام میداده است. با مرور پیشنهادات ارایهشده از مرکز به دولت در این بازه زمانی هویت متناقض فعالیتهای دولت و رویکردها و دیدگاههای حلقه اصلی فکری مرکز مشهود است.
همین تضاد و تنش بین تیم مرکز و رییس وقت دولت به کنار رفتن موسوی خوئینیها نیز منجر شد؛ او استعفا داد و همین استعفا به هاشمی این فرصت را داد تا مهره سیاسی نزدیک به خود یعنی حسن روحانی را به ریاست «مرکز تحقیقات استراتژیک» منصوب کند. بعد از تغییر خوئینیها، علیرضا علویتبار نیز توسط رییس جدید اخراج شد و ترکیب اعضای مرکز در قالب حلقههایی، چون حلقه کیان و حلقه آیین به کار سیاسی و ایدئولوژیک پرداختند. دورهای که چهرههایی، چون عبدالکریم سروش، بهزاد نبوی، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، هادی خانیکی، علیرضا علویتبار، محمدتقی فاضلمیبدی، محسن کدیور، گفتمان اصلی اصلاحات را پایهریزی کردند.
به نظر میرسد شاخصترین بخش «مرکز مطالعات استراتژیک ریاستجمهوری» در دولت هاشمی، «معاونت سیاسی» بود. سعید حجاریان در سال ۱۳۸۴ در گفتوگویی با روزنامه وقایع اتفاقیه درباره فعالیت مرکز در این دوره گفته است: «معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک» یک پروژه بیشتر نداشت و آنهم پروژه توسعه سیاسی بود. این پروژه چندین زیر پروژه داشت: فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی اقشار مختلف ایران، تحلیل چرایی انقلاب اسلامی (با هدف تئوریزه کردن انقلاب)، ماهیت دولت در ایران و نوسازی ایران».
«حجاریان» همچنین میگوید: «پروژه توسعه سیاسی، حداقل اتودش کاملا مشخص بود که چه میخواهیم. پروژه در چهار سال اول ریاستجمهوری آقای «هاشمی» در «مرکز تحقیقات استراتژیک» معلوم شده بود .... در راه نوسازی بومی معلوم بود که چه میخواهیم. همهچیز تعریف شده بود؛ مشارکت یعنی چه؟ رقابت یعنی چه؟ «جامعه مدنی» یعنی چه؟ چرا ضعیف است و ... حتی برای مسائل راهحل داشتیم.» در دل مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، زمستان ۱۳۷۴ «حلقه آیین» شکل گرفت که سیدمحمد خاتمی و سعید حجاریان در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاجزاده و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل میدادند. محمد خاتمی بعد از وزارت ارشاد در دولت هاشمی، نشریهای را تاسیس کرد به نام «آیین». این همفکران خاتمی که بعدها به حلقه آیین معروف شدند، سال ۱۳۷۵ در زمره اعضای کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند.
دولت خاتمی؛ تفکیک و تاسیس سازمان مستقل
به جز تغییر ریاست این مرکز در دوره هاشمیرفسنجانی او یک تغییر مهم دیگر نیز در ساختار این نهاد داد؛ انتقال مرکز به مجمع تشخیص مصلحت نظام و تغییر نام آن به «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام» از جمله تغییرات بود که تاکنون نیز فعالیتش ادامه دارد. اما مرکز دیگری با حفظ اهداف همان نهاد (ارایه راهبرد به دولت) با روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی در ساختار دولت شکل گرفت و نام «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» در دولت خاتمی برای این نهاد انتخاب شد.
در اساسنامه جدید که در دولت خاتمی تدوین شد، تغییراتی در ساختار مرکز صورت و محمدرضا تاجیک به عنوان اولین رییس این مرکز انتخاب شد. البته از آنجا که اساسنامه تا اواخر دولت خاتمی تصویب نشد، مرکز اختیارات چندانی نداشت و نقش آن عمدتا علمی بود تا سیاسی، اما بههرحال کارهای مهمی از نظر تدوین راهبرد انجام شد. برخی منابع این مرکز را در دوران خاتمی هم همچون بخشی از دوران دولت سازندگی، محل استقرار حلقه کیان و حلقه آیین میدانند.
با این وجود به نظر میرسد این مرکز در دوره اصلاحات با توجه به همسویی ایدئولوژیک اعضای آن با دولت و رییس دولت وقت، کم کم به کارکرد اصلی خود نزدیک شد بهطوری که میتوان گفت از نظر سازمانی، بالاترین سطح تعامل شکل گرفت علاوه بر اینکه به مرور اعضای این مرکز در مناصب اجرایی و مدیریتی دولت اصلاحات نیز به کار گرفته شدند.
رییسجمهور ضد پژوهش
سرنوشت مرکز بررسیهای استراتژیک در دولت محمود احمدینژاد همانند بسیاری از دیگر مراکز پژوهشی در این دوره شد؛ سویه نیروها و بعد کشاندن مرکز به حالت نیمهتعطیل. با آمدن احمدینژاد به پاستور، محمدرضا تاجیک از ریاست مرکز استعفا داد. فرارو درباره وضعیت این مرکز در آغاز تشکیل دولت احمدینژاد نوشته است: «افرادی که در دولت احمدینژاد جذب این مرکز شدند، «برخلاف دورههای قبلی، از وزن سیاسی بالایی برخوردار نبودند یا شخصیت دانشگاهی برجستهای محسوب نمیشدند» و بیشتر آنها در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فعالیت میکردند. یکی از مهمترین این افراد، علیرضا ذاکر اصفهانی بود که ریاست مرکز را در دولت نهم بر عهده گرفت. محمدمهدی اسماعیلی نیز معاون فرهنگی مرکز بود. در دولت دهم، ذاکر اصفهانی به استانداری اصفهان منصوب شد و پرویز داوودی ریاست مرکز را بر عهده گرفت. بهطورکلی، این مرکز در دولت احمدینژاد نقشش کمرنگتر شد و به حالت نیمه تعطیل درآمد.»
محمود احمدینژاد نه تنها در مورد این مرکز بلکه از اساس با نهادهای پژوهشی و آیندهپژوهی رابطه خوبی نداشت کما اینکه اعضای مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت احمدینژاد اصالتا پژوهشگر نبوده و این مرکز را تنها سکویی برای پرش به مناصب بالاتر اجرایی میدانستند بهطوری که ذاکر اصفهانی مدتی بعد از ریاست بر این مرکز به عنوان استاندار اصفهان معرفی شد، اما کیفیت مدیریت وی در مرکز تحقیقات استراتژیک موجب شد که چهرههای برجسته پژوهشی اصولگرا همچون موسی نجفی از این مرکز فاصله بگیرند که این خود آسیبی برای آن به شمار میرفت.
علاوه بر این در دوران احمدینژاد دو موضوع مهم در این مرکز رخ داد؛ نخست بحث توقف انتشار مجلاتی مانند «راهبرد» با رویکرد ارایه پژوهشها و تحقیقات در حوزههای مختلف و جایگزین کردن نشریاتی همانند نشریههای «برداشت اول» و «برداشت دوم» که دارای محتوایی غیرپژوهشی و عموما برای مخاطبان عام بود. نشریاتی که در عمل به محلی برای رپورتاژ آگهیها تبدیل شد و بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ نیز با شمارهای با تیتر «ویژهنامه روایت فتنه سبز» با عکس بزرگ جشن انتخاب محمود احمدینژاد کار خود را به اتمام رساند.
دومین موضوع در این دوره تبدیل مرکز تحقیقات استراتژیک به تبعیدگاه منتقدان اسفندیار رحیم مشایی بود. شاید بتوان انتصاب پرویز داوودی، معاون اول رییسجمهور در دولت نهم به ریاست این مرکز را شاهد مثال این ادعا دانست.
داوودی در حالی ریاست این مرکز را تحویل گرفت که سایت اینترنتی آن نیمه تعطیل شده بود و براساس گفتههای کارمندان این مرکز در آن ایام از اساس احمدینژاد کمترین میزان تعاملی با مرکز نداشت و حتی فراتر از این مسائل، در این دوره مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و مرکز پژوهش و اسناد ریاستجمهوری تداخل سازمانی نیز پیدا کرده بودند چرا که مرکز پژوهش و اسناد دولت در دوران احمدینژاد به جای انجام کار ذاتی خود با رویکردها و انگیزههای سیاسی وارد کار پژوهشی شد و مجموعه این عوامل شاکله مرکز را در دولت احمدینژاد از هم گسست.
جنجالهای آشنا
با تشکیل دولت یازدهم و روی کار آمدن حسن روحانی، اخبار متعددی از گوشه و کنار کشور درخصوص انتصابها و عزل و نصبهای جدید به گوش میرسید. در میانه گمانهزنیها نخستین و اصلیترین نام حسامالدین آشنا بود. حدسی که خیلی زود با انتصاب او توسط حسن روحانی به واقعیت پیوست.
با آغاز به کار آشنا، محمد فاضلی به سمت معاونت پژوهشی و سلیمان پاکسرشت به سمت معاونت فرهنگی و اجتماعی مرکز منصوب شدند. همچنین مرکز مطالعات جهانیشدن با مرکز بررسیهای استراتژیک ادغام شد. گفته میشد معاونت سیاسی دفتر رییسجمهور هم با این مرکز ادغام میشود، ولی ظاهرا این کار صورت نگرفت. از فروردین ۱۳۹۷، ابراهیم حاجیانی معاونت هماهنگی و برنامهریزی مرکز را بر عهده داشت.
در ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، وبسایت مشرقنیوز مدعی شد بودجه مرکز بررسیهای استراتژیک ۳۳۰ درصد افزایش یافته است. مرکز با ارسال توضیحاتی این خبر را تکذیب کرد. مشرقنیوز همچنین در آذر ۱۳۹۵ مدعی شد که مرکز برای هر همایش ۱۱۳ میلیون تومان هزینه میکند. انتشار فایل صوتی محرمانه ظریف از چالشهای مرکز در اواخر دولت روحانی بود که به استعفای حسامالدین آشنا و جایگزینی علی ربیعی انجامید.
آنگونه که در پورتال رسمی مرکز آمده است در دوران روحانی «گفتمان سیاستگذاری عمومی» محور اصلی گفتمانها و فعالیتهای این نهاد را تشکیل میداده. طی دوران حضور آشنا در راس «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» همواره نام وی در اخبار شنیده میشد. نخست به خاطر حضور فعال آشنا در شبکههای اجتماعی که باعث میشد سمت او به عنوان رییس این مرکز نیز مکررا ذکر شود و دوم ماجرای افشای فایل صوتی گفتگو با محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه که تحت عنوان گفتگوهای شفاهی که توسط این مرکز انجام میشده است که باعث کنار رفتن آشنا از ریاست مرکز و قرار گرفتن علی ربیعی به جای او شد.
به عنوان مثال آشنا در ماجرای شهادت مرزبانان در توییتی نوشت: «مرزبانان ما به شهادت رسیدند، اما ما در دام چرخه خونین و باطل انتقام نخواهیم افتاد.» این اظهارنظر با واکنش تند رسانههای اصولگرا مواجه و آشنا مجبور به انتشار چند توییت جدید و نهایتا حذف توییت جنجالی خود شد. انتشار صوت مصاحبه سعید لیلاز با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت کشور نیز از مهمترین حواشی مربوط به این دوران بود. گفتوگویی در قالب پروژه تاریخ شفاهی که بعد از ضبط و حین فعالیت دولت منتشر شد.
روزنامه فرهیختگان در آن زمان درباره این اتفاق نوشت: «افشای فایل صوتی گفتوگوی محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان، بار دیگر توجهها را به سمت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری جلب کرد. این فایل که یکشنبه شب به ناگاه سر از یک رسانه فارسیزبان ضدانقلاب درآورد، بخشی از پروژه تاریخ شفاهی دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به ریاست حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهور تولید شده است.»
علی ربیعی سخنگوی وقت دولت در همان زمان طی یک نشست خبری درباره این اتفاق گفت که «این گفتگو بخشی از برنامهای به نام «آنسوی دولت» و با موضوع گزارش و روایت خدمات، اقدامات، چالشها و دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری مصاحبههایی با وزرا و معاونان رییسجمهور در چارچوب تاریخ شفاهی هشتساله دولت و برای این پروژه در مجموع ۳۳ مصاحبه انجام شده است.»
ربیعی همچنین در این باره تاکید کرده بود که «گفتوگوی ظریف توسط افرادی که هویت آنها در دست بررسی است، به سرقت رفته و منتشر شد. بنا بود فایل کامل نسخه صوتی و تصویری گفتگوها در دفتر هیاتدولت و با درجه طبقهبندی آرشیو شوند و یک نسخه گزیده از هر گفتگو با توافق مصاحبهشوندهها در یک نهاد ملی مطالعاتی آرشیو و سپس منتشر شده و در دسترس عموم قرار گیرد.»
خبرگزاری تسنیم نیز در مطلبی در این باره نوشت: «براساس اخبار حاصله، در میان افراد حاضر در این پروژه فردی نیز وجود داشته که چندی پیش از امریکا تقاضای پناهندگی کرده است! نهادهای امنیتی نیز درباره این پروژه، عوامل مشغول در آن و همچنین مخاطراتی که ممکن است منجر به بیرون درز دادن این صحبتها کند، به دولت تذکر دادهاند.» این رسانه افزوده: «مشخصا به واعظی، رییسدفتر رییسجمهور تذکر داده شده است. بااینحال واعظی صرفا به امتناع شخص خودش از مصاحبه در این پروژه اکتفا میکند، اما دولت مانع ادامه یا اصلاح این پروژه توسط حسامالدین آشنا نمیشود. همچنین اطلاعات دیگر حاکی است که نگهداری از این فایلها توسط نهاد زیرمجموعه آشنا در دولت به نحوی بوده که فایل صوتی چندی بعد بین بعضی سیاسیون دست به دست میشد.»
رویکردی که خبرگزاری تسنیم و روزنامه فرهیختگان در این باره در پیش گرفتند توسط دیگر رسانههای اصولگرا نیز پیگیری تا جایی بودکه حتی ظریف ناچار به حضور در کمیسیون امنیت ملی مجلس و توضیح در این باره شد. به نظر میرسد آنچه توسط رسانههای اصولگرا در این ماجرا علیه آشنا و مرکز بررسیهای استراتژیک انجام شد نوعی تسویهحساب سیاسی با دولت روحانی بود. برخی نیز این موضوع را برنامهای برای سوزاندن امکان نامزدی محمدجواد ظریف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ میدانند.
دولت رییسی؛ مرکز بررسیهای استراتژیک در مسیر دولت احمدینژاد
با شروع به کار دولت سید ابراهیم رییسی، وی در تاریخ اول آبان سال ۱۴۰۰، محمدصادق خیاطیان را به عنوان رییس مرکز بررسیهای استراتژیک منصوب کرد که با انتصاب وی به عنوان مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی، در ۳۰ مهر ۱۴۰۲ مصطفی زمانیان جایگزین وی شد. غلامحسین اسماعیلی، رییس دفتر رییسجمهوری، این مرکز را «اتاق فکر دولت» در تامین نیازها و رویکردهای دولت دانست. با این وجود به نظر میرسد در نگاه کلان این مرکز در دولت رییسی در مسیر تکرار تاریخ در دولت احمدینژاد قرار گرفته است؛ نهادی خالی از فعالیت پژوهشی و حتی شاید خالی از هر کنش تاثیرگذار سیاسی. مرکزی که نام روسای آن حتی در تراز روسای سابق نیست.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری مرکز بررسی های استراتژیک مرکز تحقیقات استراتژیک دولت احمدی نژاد علیرضا علوی تبار موسوی خوئینی ها حسام الدین آشنا هاشمی رفسنجانی محمدجواد ظریف دولت هاشمی سعید حجاریان نظر می رسد توسعه سیاسی هادی خانیکی رییس جمهور جامعه مدنی مرکز نداشت دولت رییسی دولت خاتمی محسن کدیور ریاست مرکز دفتر رییس حلقه آیین رییس دولت فایل صوتی بعد ها دولت وقت تبدیل شد زیر نظر نیرو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۷۶۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۷ نفر برای ریاست مجلس رقابت میکنند/ سهم مستقلین در مجلس دوازدهم
«غلامرضا نوری قزلجه» در گفتوگو با خبرنگار مهر، با اشاره به آرایش سیاسی مجلس دوازدهم، اظهار کرد: در مجلس آینده حتماً فراکسیونی تحت عنوان فراکسیون «مستقلین» خواهیم داشت؛ البته مستقلین نام پیشفرض و آن چیزی است که طی چند سال اخیر در ادبیات سیاسی ما مطرح شده، اما اعضا هر اسم دیگری را برای این فراکسیون انتخاب کنند، همان خواهد شد.
وی ادامه داد: رایزنیهای اولیه بین منتخبان مجلس دوازدهم اعم از نمایندگان ادوار، نمایندگان فعلی و نمایندگان جدید انجام و قرار بر این شده است که افرادی با مشی اصلاحطلبی، میانرو و همچنین اصولگرایان معتدل و مستقل همگی در یک فراکسیون سیاسی تحت عنوان «مستقلین» یا هر نام دیگری که اعضا درباره آن به توافق برسند، باشیم.
رئیس فراکسیون مستقلین مجلس تصریح کرد: بدون احتساب افرادی که در دور دوم انتخابات به مجلس دوازدهم راه مییابند، فعلاً حدود ۸۰ نفر از افرادی که به مجلس دوازدهم راه یافتهاند، مشی سیاسی مستقل یا میانهرو دارند. امیدوارم نتایج در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم به گونهای باشد که تعداد نمایندگان مستقل مجلس دوازدهم به ۱۰۰ نفر برسد.
نماینده مردم بستانآباد در مجلس دوازدهم درباره آرایش سیاسی احتمالی اصولگرایان در مجلس آینده، گفت: در مجلس یازدهم یک فراکسیون تحت عنوان فراکسیون «اکثریت» یا فراکسیون «انقلاب اسلامی» داشتیم که در نیمه دوم مجلس یازدهم تا حدودی به اختلاف برخوردند.
نوری قزلجه تصریح کرد: آنطور که زمزمه آن به گوش میرسد و بر اساس کاندیداهایی که برای ریاست مجلس آینده مطرح هستند، به احتمال بسیار زیاد اصولگرایان مجلس دوازدهم «یک فراکسیون سیاسی» نخواهند داشت و پیشبینی میکنم دو یا حتی ۳ فراکسیون سیاسی داشته باشند.
منتخب مجلس دوازدهم درباره رئیس احتمالی مجلس دوازدهم، گفت: افراد میانهرو و مستقل مجلس آینده، این موضوع را منوط به شکلگیری فراکسیون کردهاند و در اولین مجمع فراکسیون به دنبال آن هستیم که این موضوع را مطرح کنیم. البته برای پستها و ارکان دیگر مجلس و اعضای هیأترییسه هم بحث و تبادل نظر خواهیم داشت.
وی ادامه داد: گزینه ما برای ریاست مجلس به این موضوع بستگی دارد که ببینیم تعامل فراکسیونهای روبرو چگونه خواهد بود و آیا آنان با هم متحد میشوند یا آنکه اصولگرایان تعدد فراکسیونی پیدا میکنند. به هر صورت در اولین مجمعی که قبل از انتخابات هیأترییسه برگزار خواهیم کرد، حتماً بنا داریم این موضوعات را مطرح کنیم.
رئیس فراکسیون مستقلین مجلس درباره گزینههای که برای ریاست مجلس دوازدهم مطرح هستند، گفت: افراد زیادی مطرح هستند و بنده نمیخواهم اسم ببرم؛ در واقع افرادی برای ریاست مجلس مطرح هستند که یا خودشان با ما صحبت کردند یا از طرف آنان کسانی با ما صحبت کردند یا در رسانهها شنیدیم؛ حدود ۶ یا ۷ نفر برای ریاست مجلس دوازدهم فعال هستند.
نوری قزلجه تاکید کرد: قطعاً هیچیک از این گزینهها الان نمیتوانند به طور قطع خود را رئیس مجلس آینده بدانند؛ در واقع هیچیک نمیتوانند با ضریب اطمینان و احتمال بالا بگویند که رئیس مجلس دوازدهم میشوند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا گزینههای ریاست مجلس دوازدهم برای کسب این کرسی شانس برابر دارند، گفت: خیر؛ شانس این افراد متفاوت است اما اینکه بگوییم یکی از این افراد، شانس قطعی یا احتمال بیشتری برای ریاست مجلس دارد، اینگونه هم نیست؛ این موضوع یک مقدار پیچیده است.
نماینده مردم بستانآباد در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: نمایندگان مردم در انتخاب رئیس مجلس حتماً بازخوردهایی را که از انتخابات گرفتند، باید لحاظ کنند و باید علیالقاعده نظرات افکار عمومی و وضعیت آرای انتخابات در این موضوع دخیل باشد و مجلس نباید بدون توجه به این موارد تصمیم بگیرد.
نوری قزلجه تصریح کرد: بر این اساس، بحث هیأترییسه به خصوص رئیس مجلس یک موضوع پیچیده و چالشی خواهد بود و رقابتها برای آن هم جدی خواهد بود.
کد خبر 6093069 زهرا علیدادی